آروینآروین، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 14 روز سن داره

آروین شاهزاده کوچولوی مامان و بابا

5 ماهگی

5 ماهگیت مبارک دلبرکم  آروینم گل قشنگم 5 ماهه شدی قربونت برم جوجه قشنگم هر روز که میگذره داری بزرگتر میشی تنها دلگرمی زندگی مامان دوست دار رم عمو جون  اینا  اومدن خونمون ی کیک خوشکل برا پسرم درست کرد دیروز هم ی جشن کوچولو واسه 5 ماهگیت گرفتم که دوست مامان خاله جون مریم دختر نازش آیدا هم بود خاله جون زن دایی کیانوش اشکان هم بودند خیلی خوش گذشت حیف که بابا جون کنارمون نبود همه برات هدیه اوردن دستشون درد نکنه کلی هم کیانوش و اشکان ازت عکس گرفتن               فینگیلی مامان دوست دارم     ...
29 خرداد 1393

خاطرات

آروین عشق عزیزم مامان میخواد برات از زمانی که خدا لطف کرد و تو رو به ما هدیه داد بنویسه ما بعد از ازدواجمون خیلی انتظار کشیدیم تا خدا تو رو به ما داد سال گذشته تولد امام حسین من و بابا جون متوجه شدیم که ی نی نی تو راه داریم خیلی خوشحال شدیم کلی نذر و نیاز هم کردیم که امسال با خودت رفتم نذرمونو ادا کردم وقتی هم تو شکم مامان بودی همش استراحت میکردم تا تو سالم به دنیا بیایی ی کم هم عجله داشتی به دنیا بیایی اخه همون شب که عقد عمه جونت بود هنوز زود بود برای به دنیا اومدنت که حتی نذاشتی مامان و بابا به عقد عمه برن ساعت 10 شب به دنیا اومدی قبل از اینکه برم اتاق عمل دکتر بهم گفت چون زود بدنیا اومده شاید نی...
17 خرداد 1393

پسمل خوشکلم

وقتي خدا آروین قشنگم رو به من داد انگار يه تيكه از قلب ماماني ازش جدا شد و افتاد روي زمين . آروین من ! نازگلم! تو يه تيكه از قلبمي كه در بيرون از قلب من مي تپی هر روز که میگذره عزیزتر و خوشکل تر میشی منم همش ازت در همه حالتی عکس میگیرم       اینجا از خواب بیدار شده بودی کلی ژولی پولی بودی خنده روی مامان           تو عکس کنارت 12 روزه هستی وقتی میگم آروینی نگاش میکنی جوجه باهوشم   ...
9 خرداد 1393

آروین عزیز

آروین عزیزم تو بهترین هدیه خدا به مامان و بابا بودی مااز خدا خیلی ممنونیم.                                    اروین جان عاشقانه میپرستمت ...
7 خرداد 1393

اولین غلت زدن قند عسل

قند عسل ما ی چند روزی همش تلاش میکرد که غلت بزنه ولی موفق نمیشد از اینکه نمیتونست بغلته ناراحت میشد گریه میکرد ولی دیشب موفق شد بالاخره بغلته من و بابا جون کلی تشویقش کردیم براش دست زدیم وروچک کلی ذوق کرده بود مامان فدات شه جوجه نازم من و بابا جون هم ذوق زده شدیم کلی عکس و فیلم ازت گرفتیم شیرینی زندگیمونیییییییییییییییییییییییی عزیزمممممممممممممممممممممممممممممم یه دنیا عاشقتم فرشته ی اسمانی ...
5 خرداد 1393

شیطنتای کپلی

هر وقت من میخوام بیام سراغ کامپیوتر براش عکس بذارم گریه میکنه میخاد بیادخیلی شیطون شدی ملوووووووووووووووسسسسسسسسسسسسسسکم .......عکسرو در ادامه مطلب تماشا کنید ...
4 خرداد 1393